یادداشت ویژه | بازآفرینی شهری و نقش آن در توسعه مسجدسلیمان / به قلم محمود جلیلی
بازآفرینی باید پاسخی برای جبران ضررهای احتمالی ساکنان داشته باشد وقتی در محله ای برای بازآفرینی وارد می شوید با وجود هجوم بساز بفروشی و کوبیدن و از نو ساختن به دلیل آورده و سود اقتصادی در کشور کار دشوار می شود. یکی از معضلات و مشکلاتی که در اجرا، برای مثال در مسجدسلیمان با
بازآفرینی باید پاسخی برای جبران ضررهای احتمالی ساکنان داشته باشد
وقتی در محله ای برای بازآفرینی وارد می شوید با وجود هجوم بساز بفروشی و کوبیدن و از نو ساختن به دلیل آورده و سود اقتصادی در کشور کار دشوار می شود.
یکی از معضلات و مشکلاتی که در اجرا، برای مثال در مسجدسلیمان با آن مواجه شدیم این بود که وقتی قرار بود بافت فرسوده یک محله در حد امکان امروزی باز سازی شود و در عین حال ساختارهای کلی آن حفظ شود به ناچار باید یک سری محدودیت ها اعمال می شد و این با منافع مردم ایجاد تعارض می کند. مثلا بر اساس قواعد بازآفرینی شما نمی توانید ساختمان های جدید بدقواره در بافت فرسوده بسازید. ولی باید پاسخی برای جبران ضررهای احتمالی ساکنان داشته باشید.
برای مثال وقتی شما محدودیت ارتفاع بافت فرسوده در مسحدسلیمان یا هر شهر دیگری ایجاد کنید، مردم می گویند فرق ما با محلات کناری چیست که آنها می توانند تعداد بیشتری طبقات بسازند و سود بیشتری کسب کنند ولی ما نمی توانیم. در واقع، ایجاد محدودیت ارتفاع و تراکم، معبر و مقیاس بناها موضوعاتی است که با مسئله ارزش افزوده و آورده اقتصادی مردم تداخل پیدا می کند و مدیران شهری باید برای آن راه چاره ای بیاندیشند.
مثلاً در عوض تراکم در مناطق دیگری به مردم اعطا شود و یا جایگزین های تشویقی دیگری به مردم ارائه گردد تا همه به سمت تخریب خانه های تاریخی و بناهای واجد ارزش حرکت نکنند. اگر این کار صورت نگیرد آنچه در محله های پشت برج و کلگه و دیگر محله هاافتاد در جاهای دیگر نیز خواهد افتاد.
بخش زیادی از بافت فرسوده شهر در تعداد زیادی از محله ها ی ما هم به دلیل غفلت شهرداری و هم منطق سودجویانه و تبدیل به احسن، یعنی طبقات بیشتر و سود بیشتر، بدون ملاحظه فرهنگی و بدون ملاحظه به بافتها و زیر ساختهای و ساختار شهری از بین رفته است. برای مثال فقط چند محله شهر مسجدسلیمان حدود شش یا هفت محله تا حدودی نحوه ی ساختاری آنان برای بازسازی شان حفظ شده است، مابقی به دلیل بی دقتی و کم توجهی طرح های جامع و تفصیلی و مسوولان شهری و طرح ها و مداخلات شهری از بین رفته و بخش عمده ای از ساختار استاندارد شهری مان را از دست داده ایم.
این امر چنین مناطقی را قابل سکونت می کند البته قابل سکونت فقط به معنای آب و گاز نیست، بلکه هویت، روابط همسایگی، خوانایی، ایمن بودن، سرمایه اجتماعی ساکنان و… را نیز شامل می شود.
این بحث بسیار جدی و اساسی است، و طبق مطالعات انجام شده، ممکن است در صورتی که این موارد لحاظ نشود پروژه بازآفرینی با شکست مواجه گردد. ما تجربه پروژه های مسیر فرمانداری و پروژه های مسکن مهر را داریم و همه اینها به ما توجه به همه عناصر، تاریخی، اجتماعی و… را یادآور می شوند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰