اختصاص شش میلیارد تومان اعتبار برای بهبود و بهسازی زیرساختهای شهری و روستایی شهرستان بندرماهشهر توسط صنعت پتروشیمی در کارگروه توسعه متوازن

اختصاص شش میلیارد تومان اعتبار برای بهبود و بهسازی زیرساختهای شهری و روستایی شهرستان بندرماهشهر توسط صنعت پتروشیمی در کارگروه توسعه متوازن

⭕ *بهسازی زیرساختهای شهرستان با اعتباری شش میلیارد تومانی*

*صنعت پتروشیمی در کارگروه توسعه متوازن شهرستان بندر ماهشهر شش میلیارد تومان اعتبار برای بهبود و بهسازی زیرساختهای شهری و روستایی شهرستان بندرماهشهر اختصاص داد.*
به گزارش روابط عمومی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، در حوزه پروژه های زیربنایی در بخش آب و فاضلاب ۲ پروژه مشابه با موضوع تکمیل و بهره برداری از شبکه و تاسیسات آب شهر های ماهشهر و بندر امام خمینی در لیست پروژه های کارگروه توسعه متوازن به چشم می خورد.
اعتبار مجموع این دو پروژه چهار‌ میلیارد تومان است که تماما طی دو سال توسط پتروشیمی تامین اعتبار می‌شود.‌
در برنامه ریزی صورت گرفته برای اجرای این پروژه ها بهمن ماه سال ۹۹ را برای بهره برداری از تاسیسات و شبکه آب ماهشهر و پایان خرداد ۱۴۰۰ را برای اتمام پروژه مشابه در بندرامام در‌ نظر‌ گرفته اند. این پروژه ها توسط شرکت آبفای شهرستان اجرا خواهد شد.
مشارکت در بهسازی و آسفالت معابر ۱۲ روستای بخش مرکزی شهرستان ماهشهر لخش دیگری از پروژه های زیربنایی این کارگروه است که سالها مورد مطالبه روستاییان این بخش بوده است.
اعتبار این پروژه ۲ میلیارد تومان است که بطور‌کامل توسط پتروشیمی تامین می شود و اجرای آن توسط دستگاه اجرایی شهرستان صورت می‌پذیرد.
تا پایان سال جاری نهضت بهسازی و عمران روستایی در شهرستان ماهشهر تکمیل خواهد شد. این نهضت با مشارکت صنعت پتروشیمی و فرمانداری شهرستان انجام گرفت.
این خبر در آیین امضای تفاهم نامه طرحهای توسعه متوازن شهرستان بندرماهشهر اعلام شد.
این مراسم با حضور استاندار خوزستان، نماینده مردم در‌مجلس شورای اسلامی، معاون وزیر جهاد کشاورزی، رئیس و اعضای شورای راهبردی صنایع پتروشیمی، فرماندار شهرستان، ائمه جمعه و مدیران دستگاههای اجرایی شهرستان برگزار شد.

شهیدی که شهادتش را خبر داد..

شهیدی که شهادتش را خبر داد..

*شهیدی که شهادتش را خبر داد…*
درجاده ای طویل همه آدما دو به دو بدحجاب و بی حجاب، با چهره های دود گرفته،مسیری رابا مشقت وسختی طی میکردند.
خودم را اون میان دیدم که چادرم رو محکم گرفته بودم و برعکس مسیردیگران با آرامش خاطرو چهره ی عادی و عاری از دود راه میرفتم.
درکنارجاده که از دل بیابان میگذشت،چند درخت اُکالیپتوس را دیدم،باایستگاه اتوبوسی که مردی نظامی وزخمی روی آن نشسته بود.
خودم را به کنارجاده کشیدم و به سمت اون آقا رفتم.
همه جاتاریک بود و فضا خاکستری،فقط این قاب از حضور من و آن مرد و درخت و ایستگاه بودکه به رنگ عادی دیده میشد.
جلو رفتم، سلام دادم.
خواستم کمکش کنم که درپاسخ گفتند، این مسیری که درپیش داری را ادامه بده،زیرا ختم میشود به سعادت و خوشبختی …
دیگر اینکه من محسن جمالی هستم از روستای موردک، در سوریه شهید شده ام.
درهمین لحظه انسانی که انسان نبود و نور بود ونور بود ونور،در کنار ایشان قرارگرفت و دستی به شانه شان زد و گفت باید برویم،وقت رفتن است.
من که هم ترسیده بودم،هم مات مانده بودم و مبهوت، پرسیدم
شما که هستید؟ایشان فرمود من جبرائیل هستم و هردوی آنها به آسمان رفتند.
بازهم من ماندم و همان جماعت با چهره های دودگرفته مسیری که بایدتنها و برعکس راه دیگران طی میکردم.
بیدار شدم وبعدازنمازصبح تمام حواسم به خوابی بود که دیده بودم.
یعنی چه؟؟ آن لب تشنه،آن تن زخمی،آن اسم و نشان، آن فرشته…
گوشی را برداشتم کمی سرگرم باشم که با کمال تعجب پیامی را دیدم.
*محسن جمالی از روستای موردک در دفاع از حریم اهل بیت در سوریه به درجه شهادت نائل آمد*
این همان محسن بود و همان عکس و همان چهره..
همان شهیدی که شهادتش را اینگونه خبر داد…