یادداشت | مدیران نالایق استخوانی در گلوی فوتبال کشور
یادداشت | مدیران نالایق استخوانی در گلوی فوتبال کشور اصولا در هر کاری فاکتور رهبری، لیدرینگ و سرپرستی نقشی محوری و انکار ناپذیر داشته و بدون مدیری لایق و توانمند، اهداف از پیش تعیین شده هیچ مجموعه ای به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. اما آنچه طی سالیان اخیر سبب افت و عقب ماندگی فوتبال
یادداشت | مدیران نالایق استخوانی در گلوی فوتبال کشور
اصولا در هر کاری فاکتور رهبری، لیدرینگ و سرپرستی نقشی محوری و انکار ناپذیر داشته و بدون مدیری لایق و توانمند، اهداف از پیش تعیین شده هیچ مجموعه ای به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.
اما آنچه طی سالیان اخیر سبب افت و عقب ماندگی فوتبال کشور شده، به طور مستقیم یا غیرمستقیم ریشه در ضعف و ناکارآمدی مدیرانی داشته که فوتبالی نبوده و از جاهای دیگری به این عرصه ورود کرده اند. افرادی که بعضا با اصول اولیه مدیریت بیگانه بوده و هیچ گاه نیز سعی نکرده اند در این زمینه تحصیلات آکادمیک داشته و حتی از اهالی فوتبال و پیشکسوتان زحمتکش و باتجربه کشور در کنار خود استفاده نمایند. چرا که فوتبالی ها فرصت خودنمایی و سیاه بازی در بسیاری از زمینه ها را به عده ای نداده و به واسطه تخصصی که دارند، مانع از زدوبند ها و انجام کار های غیرفوتبالی می شوند.
مدیرانی را می گویم که بعضا اگر سابقه کاری هم داشته اند، در زمینه های دیگری بوده و هیچ گونه تخصص، توانایی و آشنایی با ورزش و فوتبال نداشته و بیشتر به خاطر هیجانات آن، رسانه ای شدن، شهرت و حتی مسائل مالی وارد این عرصه شده و همچون ارثیه پدری شان آن را دودستی چسبیده و اهالی واقعی آن را کنار گود گذارده اند. مدیری که نداند، نتواند یا نخواهد برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داشته باشد، محکوم به شکست بوده و باید مترصد ناکارآمدی و اشتباهات پی در پی و جبران ناپذیر مجموعه تحت امرش باشد. مدیری که مشاورانی قوی نداشته و صرفا رفیق بازی و چسبیدن به بازاری ها را به جای چسبیدن به اصل کار سرلوحه خویش قرار دهد، نتیجه اش همانی می شود که امروزه خصوصا در رده های پایه شاهد آن هستیم. بازیکنان صغر سنی، شبکه دلالیسم حتی در رده های پایه، سوختن و هدر رفتن استعداد ها بر اثر بی تدبیری و بی برنامگی، عدم استفاده از مربیان کارآزموده و استعدادیاب، هرزروی سرمایه های مالی، رویکرد نتیجه گرایی در رده پایه به هر قیمتی، کاهش کیفیت سطح فنی بازیکنان و افول اخلاق در رده های پایه و سپس بزرگسالان که زاییده این چرخه معیوب اند، تنها بخشی از معایب استفاده از این گونه مدیران است. حداقل در فوتبال کشور ۲۰ مدیر باتجربه، تحصیلکرده و آگاه داریم که نه به دلیل عدم شایستگی، بلکه به علت عدم وابستگی به حزب و جناح خاصی و عدم تعظیم در مقابل عده ای و یا باج ندادن به دلال ها، سالهاست مورد بی مهری قرار گرفته اند. به عنوان مثال همین علی دایی که به جز سواد آکادمیک و تجربیات بین المللی ذاتا مدیری لایق است، چرا نبایست در سطوح بالای ورزش این مملکت به کارگیری شود؟ بدون تردید تنها بها دادن به این مدیران نخبه است که سبب شکوفایی فوتبال کشور خواهد شد.
پس قبول بفرمایید ما خودمان هم نمی خواهیم و هر بلایی که بر سر ورزش خصوصا فوتبال کشورمان در عرصه آسیایی و جهانی می آید، حقمان بوده و نباید از عواقب آن گلایه مند باشیم.
🖋️ محسن بابادی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰