در اوصاف امیرالمومنین علی علیه السلام شیعه میبالد چو دارد رهبری همچون علی شیر حق خیبر گشا پیروز درجنگ صفین استاد مجید جمالی
به نام خالق علی علیه السلام میلاد امیر عارفان علی علیه السلام تجسم عینی ایثار تبلور حضور عشق طلوع جوانمردی و صداقت بر تمامی عاشقان آن حضرت مبارک باد. در اوصاف امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ای علی ای مردوالای جهان آرای دین / (ای بزرگ وراهنمای جمله فتح المبین / (مردحق مردخدا ای آنکه بودی جانشین/
به نام خالق علی علیه السلام
میلاد امیر عارفان علی علیه السلام
تجسم عینی ایثار
تبلور حضور عشق
طلوع جوانمردی و صداقت
بر تمامی عاشقان آن حضرت مبارک باد.
در اوصاف امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ای علی ای مردوالای جهان آرای دین /
(ای بزرگ وراهنمای جمله فتح المبین /
(مردحق مردخدا ای آنکه بودی جانشین/
(برتووبرپیروان ودودمانت آفرین/
(شیعه می بالدچوداردرهبری همچون علی/
(شیر حق خیبر گشا پیروزدرجنگ صفین/
(کی جهان دیده است ومی بیندچنین مردی دگر/
(آنکه گویدبرپسر دشمن مدارید خاروکین/
(درشجاعت درقضاوت درعدالت مرد دین/
( کم بود از بهرتو نامت امیرالمؤمنین /
(بادبرتوشاه دین حکم خداونداین چنین/
(ورنه ابن ملجم کی تواندبرتو زند شمشیر کین/
(مردحق مردخدا ای شافع روزجزا/
(بخششی بنما جمالی را گدا دادی نگین/
مجیدجمالی شاعر
ساقههای نیلوفری از پایههای عرش بالا رفته و سریر ولایت را به عطر وجودی خود آراستهاند، تا او بیاید و بر تکیهگاه پوشیده از رازقی آن تکیه زند. درون کعبه چه غوغایی است امروز! ملائک، بال در بالْ گستره آسمانها را پوشانیدهاند و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود او بسایند! طنین نام او هلهله شادی ملائک است. جامهای افلاکیِ عاشقان به سوی او میآیند و گیسوان سیاه شبْ به یُمن وجود او گل خندههای نقرهای را در میان آبشار آسمانیاش تقسیم میکند؛ چرا که امشب علی علیه السلام میآید!
چلچلهها به تمنّای پاسخ او، آمدن بهار را نوید میدهند. او که مهربانی را نثار عالمیان میکند و لالهها در دشت دلدادگی از عشق او شور زندگی میگیرند. او که در کوچه باغ باورمان ماندنی و جاویدان است. او که قوهای سپیدبال آرام دریایی، صبحشان را با نام او آغاز میکنند. او که آفاق پرواز همه پرندگان مهاجر است. او که تجلّیِ هستی و مظهر ایمان است. او که شهر دلمان همراه با نفس پاک او نفس میکشد و نبض هستی اش به تپش میافتد. او که دنیا از برای جلوه تمام وجودش کوچک بود و هست. او که پایان شام انتظارمان و صبح صادق شام تارمان بود. آری، علی بهار جاودانی سالهای زندگیِ همه ما انسانهاست.
علی جان، پنجره دلم را به روی صحن وجود آسمانیات میگشایم و خویش را اسیر کمند شوق آفرین عشقت میکنم، ای هم زبانِ بهترین دقایق حیات، با تو سخن آغاز میکنم که پیاله حیاتم را، ساقی بزم شورانگیز خیال تو لبریز ساخته، و خاکستر وجودم را آتش عشق تو بر باد داده است. علی جان، درخشش طلیعه با شکوه وجود تو از پشت کوهسار چشمان همیشه مشتاق ما، شکوفایی گلهای آفرینش را برایمان به ارمغان میآورد، آن گاه که نمنم باران لطیف مهر تو بر صفحه دلمان جاری میشود. نسیم مهرورزی با تو، در آسمان قلبمان وزشی آرام از سر میگیرد و عطر دل انگیز کوچه باغهای آرام اندیشه مطهّرت را به ما هدیه میکند. علی جان، در کلاس مهر تو، گلهای سرخ باغ دل بستگی شکوفا میشود و عطر بنفش سادگی و خلوصت، هم دم نفسهای زندگی، به روح پرتلاطم انسانیات آرامش میبخشد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰