یادداشتی به قلم ستار اسمعیلی زاده/ نگاهی نو به شورای شهر در کشور و نقد و نظری بر فرایند انتخابات شورا در شهرهای کوچک
از برگزاری اولین دوره انتخابات شورای شهر و روستاها در سطح کشور در سال ۱۳۷۷ تا کنون ۲۲ سال گذشته و چهار دوره این مدیریت کشوری مورد آزمون قرار گرفته است(شورای اسلامی شهرها و روستاهای کشور از ۹اردیبهشت سال۱۳۷۸ فعالیت رسمی خود را آغاز کردند).
به گزارش شبکه خبری خوزستان به نقل از عطر کارون؛
بسم الله الرحمن الرحیم
از برگزاری اولین دوره انتخابات شورای شهر و روستاها در سطح کشور در سال ۱۳۷۷ تا کنون ۲۲ سال گذشته و چهار دوره این مدیریت کشوری مورد آزمون قرار گرفته است(شورای اسلامی شهرها و روستاهای کشور از ۹اردیبهشت سال۱۳۷۸ فعالیت رسمی خود را آغاز کردند).
یکی از دلایل برگزاری شورای شهر ضمن مشارکت عمومی مردم در تصمیم گیری ها به ویژه در حوزه های کوچک و سرعت تصمیم گیری بود.
اکنون بعد از برگزاری ۴ دوره و زمان اندکی که تا برگزاری شورای شهر پنجم باقی مانده است، فرصتی است تا نگاهی به عملکرد این پارلمان شهری حداقل در شهر خود بیاندازیم و چالشهای آن را بررسی کنیم. همچنین فرصتی است که ن ببینیم آیا مردم از عملکرد شوراها رضایت داشته اند آیا شوراهای شهر و یا پارلمانهای شهری توانستند به اهداف مد نظر خود دست پیدا کنند تا از این طریق بتوانیم با آگاهی بخشی حداقل در سرنوشت شورای شهر پنجم تاثیر گذار باشیم.
لذا ابتدا تعریفی کلی از شورای شهر ذکر می شود.
شورای شهر عبارت است از جایگاهی که اعضای آن با رای مردم انتخاب می شوند و در الگوی مدیریت شهری که الگوی مدیر- شورا محسوب می شود، وظیفه انتخاب شهردار، تصویب مصوبات و قوانین شهری و همچنین نظارت بر نحوه اجرای آنها را به عهده دارد.
در واقع محلی گرایی به عنوان یک استراتژی با هدف تفویض قدرت و منابع به مدیران محلی و به دور از کنترل مرکزی، می تواندساختارها و جوامع محله ای دموکراتیک را ایجاد نموده تا در چهارچوب توافق شده میان حکومت مرکزی و محلی به حداقلی از استانداردهای ملی و اولویت های سیاسی رسید. در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای جهان، نهادهای محلی در راستای تحقق عدم تمرکز اداری بنیان شده اند. شوراهای شهر یکی از مهم ترین انواع نهادهای مذکور است که به همراه ارگان اجرایی شهری (شهرداری ها) عهده دار مدیریت امور شهر می باشند.
در راستای دستیابی به این اهداف قانون شوراهای شهر و روستا تصویب و به اجرا گذاشته شد. و چهار دوره نیز برگزار گردید. اما در این چهار دوره شوراهای شهر در سطح کشور و استان های مختلف با چالش های زیادی مواجه شدند در همین این راستا تحقیقات زیادی صورت گرفته و شورای شهر آسیب شناسی شده و موارد متعددی در تحقیقات مختلف بیان شده است
از موارد آسیب شناسی شده می توان به عدم اطلاع شهروندان از عملکرد شورای شهر ، نبود بسترهای لازم جهت مشارکت شهروندان، وابستگی مالی شورای شهر به شهرداری، سیاسی شدن شورای شهر، میزان سواد اعضای شورای اسلامی شهر و عدم آموزش های لازم به آنها و … اشاره کرد.
در تحقیقی دیگر اشاره گردیده که *شأن شوراها به عنوان پارلمانهای محلی* خدشه دار گردیده و زیر سوال رفته است.
در تحقیق دیگری به صراحت اعلام شده است که *شوراها از یک نهاد تصمیم گیر وتاثیر گذار به یک نهاد مشاور و همکار تبدیل شدند* .
لذا مجموعه چالشها از جمله چالشهای پیش گفته پیامدهای خواسته و ناخواسته ای برای شوراها به همـراه داشـت.
از دید خود اعضای شورا(در تحقیقی دیگر) ایـن پیامدها نگرانی، امتناع از مشارکت، امیـدواری و کـارایی هـستند . نگرانـیاشـاره بـه وضـعیتی دارد کـه عـضو شـورا بـا وجـود اتخـاذ راهبردهـاینهـادخواهی و حمایـت خـواهی از اتفاقـاتی کـه در آینـده خواهـد افتـاد، بی اطلاع است. امیـدواری و پیامـد مکمـل آن کارایی بود. آنها امیدوار بودند تلاشها به ثمـر نـشیند و در دورههای بعدی شوراها، حوزه اختیارات آنها افزایش یابد. کارایی اشاره به وضعیتی دارد که عضو شورا بدنبال تامین نیازهـای محلـی و پاسـخ بـه تقاضـاهای عمومی است. ثمره تلاش اعضا از دیـدگاه خودشـان افـزایش نظـارت بـر عملکرد شهرداری، توسعه امکانات زیربنایی و انتقال موثر مشکلات مـردم به سازمانهای اداری بود.
از سوی دیگر آنچه در اذهان مردم رد پایداری بر جا گذاشته است عملکرد و سوء استفاده های زیادی بوده که متاسفانه در برخی از شهرها و شهرستان ها اتفاق افتاده است این سوء عملکرد متاسفانه به پای همه شوراها نوشته شده است و در نگاه عموم مردم همه را با یک قیاس وزن می کنند.
در مجموع و با توجه به مشکلاتی که به برخی از آنها اشاره شد پیش بینی می شود شورای پنجم در همین ابتدا با مشکل عمده ای مواجه باشد و آن هم عدم مشارکت یا مشارکت پایین مردم است. در این بین باید به مشکلات اقتصادی کشور در سال های اخیر نیز اشاره کرد این مشکلات اقتصادی سبب شده است که فقر و کاهش رفاه اقتصادی دامنگیر بسیاری از مردم به ویژه در اقشار میانه و پایین دست جامعه باشد که مزید بر علت شده و در نتیجه آن احتمال مشارکت پایین مردان بسیار زیاد است.
در شهرهای کوچک و شورای روستاها ضمن اینکه چالشها و پیامدهای فوق به صورت کلی وجود دارد موارد دیگری نیز در عملکرد شوراها موثر بوده است به عنوان نمونه میتوان به تعداد داوطلبین هر دوره اشاره کرد در میان داوطلبین می توان حتی افراد بسیار کمسواد را به وفور یافت که به دلایل گوناگون حتی سطح رای بالایی نیز دارد.
در سبک انتخاب مردم نیز در شهرهای کوچک به ویژه شهرهایی با بستر قومیتی معمولاً به جای شایسته سالاری و شایسته گزینی از رای قومیتی بهره برده و حتی رای خانوادگی غالب رای منتخبین است.
معمولا در چنین آرایی بعد از انتخابات نیز سطح مطالبه گری به شدت افت کرده و معمولا نقش مردم تا پای صندوق رای بیشتر نیست.
لذا برای بهبود عملکرد شورا در سطح کلان پیشنهادات زیر ارائه میشود:
تغییر قوانین مربوط به انتخاب اعضاء تغییـر( ملاک فعلی سواد خواندن و نوشتن است که باعث شده هر فردی بتواند داوطلب شود)
آموزش منتخبین پس از انتخاب، ( آمـوزشهـای مورد نیاز نسبت به قوانین، مقررات و وظایف اعضای شـورا)
سیاست زدایی از شورا(امورات و جهت گیـریهـای سیاسـی خـود را در تصمیمات حوزه انتخابیه پررنگ نکرده و یا بلااثر سازند.)
فهرستنویسی از نیازها و اولویت محیط و شهرستانها و روستاها و در اختیـار اعضا قرار دادن و یا لزوم آنها به داشتن چنین فهرستی.
تعامل طرفینی شوراها با نهادهای شهری و روستایی(می توان به صورت قانون درآورد و همه را موظف به اجرا کرد) .
الزام شوراها به اطلاع رسانی مناسب و شفافیت سازی از تصمیمات اتخاذ شده
لحاظ کردن نظرات و پیشنهادات مردم در تصمیمات، با یاری گرفتن از اصحاب رسانه
لزوم بر تکمیل تصمیمات دوره قبل و سپس اخذ تصمیمات جدید.
تعامل مستمر با شهرداری و نظارت بر کیفیـت کـار شـهردار.
همچنین در سطح شهرهای کوچک با بستر رای قومی و همچنین شورای روستاها پیشنهاد میگردد:
افرادی انتخاب گردد که با صداقت، شجاعت و راستگویی بتوانند به مشکلات مردم رسیدگی و آنها را برطرف کنند.
شورا هم نقش مشورتی، هم نظارتی و هم اجرایی را بر عهده دارد و در همین زمینه می توان به انتخاب شهردار از سوی اعضای شورا اشاره کرد. لذا افرادی انتخاب گردد که توان و پتانسیل کار شورایی داشته تا از قهر و جدلهای خیابانی و سطح پایین گذشته در شورا که نماد مردم یک شهر است، جلوگیری شود.
افرادی انتخاب شوند که در افکارشان خدمت کردن به مردم از هر پست و مقامی ارزشمند تر است، نه افرادی که با میل به شهرت و ثروت قصد ورود به این صحنه را دارند.
افرادی انتخاب گردد که توان ارایه ایدههای کارشناسی و علمی و یا پتانسیل گرفتن ایده های علمی دیگران را داشته باشند.
افرادی انتخاب گردد که در راستای دستیابی به سطوح بالای منافع عمومی از تمام ظرفیت های قانونی برای توسعه و آبادانی شهر بهره گیرند.
افرادی انتخاب گردد که به جای ریاکاری و کارهای عوامفریبانه و پوپولیستی صداقت و صراحت در رفتار و گفتارشان نمود داشته باشد.
به طور خلاصه میتوان گفت اگر روابط، خویشاوندی و منافع، ملاک انتخاب اعضای شورای شهر قرار بگیرد همان میشود که در دوره های گذشته در اطراف دور و نزدیک دیده ایم. لذا اگر مردم به دنبال انتخاب افراد شایسته برای این مهم باشند و فرهنگ مدنی مردم تا این سطح (شایسته گزینی و داشتن ملاک درست برای انتخاب) ارتقا یابد، انتظار میرود ابتدا سطح دموکراسی و مشارکت مدنی در کشور و شهرها ارتقا یابد و در وهله بعد منتخبین شایسته بتوانند سطح عملکرد شورا را ارتقا داده و خدمات بهتری در شهرها ارائه دهند.
* ستار اسمعیلی زاده _دانشجوی دکترای مدیریت دولتی گرایش خط مشی گذاری عمومی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰