غریب باعظمت یکی از نکاتی که به لحاظ اعتقادی برای شیعیان لازم است،مطالعه و تسلط برتاریخ صحیح زندگانی ائمه هدى(علیهم السلام)می باشد.ازجمله پیشوایان هدایت، وجود مقدس خورشیدبی افول شیعه،حضرت امام حسن عسکری(صلوات الله وسلامه علیه)است که کمتر به تاریخ زندگانی این غریب باعظمت اشاره می شود.حیات مبارک امام یازدهم از چند بعدقابل بررسی است: (۱):فعالیت
*شهیدی که شهادتش را خبر داد…*
درجاده ای طویل همه آدما دو به دو بدحجاب و بی حجاب، با چهره های دود گرفته،مسیری رابا مشقت وسختی طی میکردند.
خودم را اون میان دیدم که چادرم رو محکم گرفته بودم و برعکس مسیردیگران با آرامش خاطرو چهره ی عادی و عاری از دود راه میرفتم.
درکنارجاده که از دل بیابان میگذشت،چند درخت اُکالیپتوس را دیدم،باایستگاه اتوبوسی که مردی نظامی وزخمی روی آن نشسته بود.
خودم را به کنارجاده کشیدم و به سمت اون آقا رفتم.
همه جاتاریک بود و فضا خاکستری،فقط این قاب از حضور من و آن مرد و درخت و ایستگاه بودکه به رنگ عادی دیده میشد.
جلو رفتم، سلام دادم.
خواستم کمکش کنم که درپاسخ گفتند، این مسیری که درپیش داری را ادامه بده،زیرا ختم میشود به سعادت و خوشبختی …
دیگر اینکه من محسن جمالی هستم از روستای موردک، در سوریه شهید شده ام.
درهمین لحظه انسانی که انسان نبود و نور بود ونور بود ونور،در کنار ایشان قرارگرفت و دستی به شانه شان زد و گفت باید برویم،وقت رفتن است.
من که هم ترسیده بودم،هم مات مانده بودم و مبهوت، پرسیدم
شما که هستید؟ایشان فرمود من جبرائیل هستم و هردوی آنها به آسمان رفتند.
بازهم من ماندم و همان جماعت با چهره های دودگرفته مسیری که بایدتنها و برعکس راه دیگران طی میکردم.
بیدار شدم وبعدازنمازصبح تمام حواسم به خوابی بود که دیده بودم.
یعنی چه؟؟ آن لب تشنه،آن تن زخمی،آن اسم و نشان، آن فرشته…
گوشی را برداشتم کمی سرگرم باشم که با کمال تعجب پیامی را دیدم.
*محسن جمالی از روستای موردک در دفاع از حریم اهل بیت در سوریه به درجه شهادت نائل آمد*
این همان محسن بود و همان عکس و همان چهره..
همان شهیدی که شهادتش را اینگونه خبر داد…