کد خبر : 35138
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 اردیبهشت 1401 - 20:13
-

محمد باقر عباسی

در آینه تاریخ سوگنامه علامه استاد محسن شرف الدین برای عالم و حکیم کهن شهرشوشتر؛ حکیم حاج ملاحسین حکیم شوشتری

در آینه تاریخ   سوگنامه علامه استاد محسن شرف الدین برای عالم و حکیم کهن شهرشوشتر؛ حکیم حاج ملاحسین حکیم شوشتری

در آینه تاریخ سوگنامه علامه استاد محسن شرف الدین برای عالم و حکیم کهن شهرشوشتر؛ حکیم حاج ملاحسین حکیم شوشتری بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله ذی العزه و الجلال والعظمه والبهاء والجمال والهیبه والسلطان والکمال الازل القدیم بلا زوال الابدی الباقی بلا انتقال المقدس عن النذیر والمشیره والمثال المنزه عن الفوق والتحت والیمین والشمال الغالب

در آینه تاریخ

سوگنامه علامه استاد محسن شرف الدین برای عالم و حکیم کهن شهرشوشتر؛ حکیم حاج ملاحسین حکیم شوشتری

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله ذی العزه و الجلال والعظمه والبهاء والجمال والهیبه والسلطان والکمال الازل القدیم بلا زوال الابدی الباقی بلا انتقال المقدس عن النذیر والمشیره والمثال المنزه عن الفوق والتحت والیمین والشمال الغالب فی حکمه بلا نزاع ولا جدال القدیر الذی قدر الارزاق والاجال العادل فی حکمه بالموت بین الدون والعادل والصغیرا والکبیر والغنی والفقیر والشریف والحقیر والعالم والجاهل والساده والموال احمده على بره المنوال واشهده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له شهاده تنجینا جمیعا من الافات والاحوال ونستعین على ما نراه تحت القرابه فی الجواب والسؤال واشهد ان محمدا عبده ورسوله ارسله بالهدى ومحو الزلال والصلاه علیه واله بالغدو والاصال
بسم الله الرحمن الرحیم نحن خلقناکم فلولا تصدقون افرایتم ما طمنون انتم تخلقونه امنحن الخالقون نحن قدرنا بینکم الموت وما نحن بمسبوقین على ان نبدل امثالکم وانا انشئکم فیما لا تعلمون ولقد علمتم النشاه الاولى فلولا تذکرون
از جمله امور مسلمیه اتفاقیه از جمعیت اهل و عقد بلکه از تمام ملیین و حکمای متالهین انتقال و تحویل انسان است از عوالم متعدده به عالم خاک بعد از آن انتقال اوست از این سرای فانی و خاکی به عالم افلاک کما قال الله تعالی ولقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلنا نطفه فی قرار مکین ثم خلقنا الندفه علقته فخلقنا العلقه مزغطه فخلقنا المزغه عظاما فکظون العظام لحما ثم انشانا خلقا اخر فتبارک الله واحسن الخالقین ثم انکم بعد ذلک لمیتون ثم انکم یوم القیامه تبعثون
پس چنانچه انتقال از عالمی به عالم دیگر بر خداوند خالق بشر مثعسی و دشواری نبود بدلالت فحوی و اولویت انتقال از این عالم به عالمی دیگر واحیاء وبعث در عالم حقیقت که باقی و جاودان است و اصل مقصود همان است بر پروردگار قادر حکیم دشوار و صعب نیست کما قال الله تعالی مخاطبا لنبیه قل یجیر الذی انشئها اول تره و هو بکل خلق علیم فعلی هذا انسان عاقل دانا باید عالم دیگر
را منظور داشته و خود را در زمره اصحاب مقهور شناسد کما قال رسول الله عد نفسک من اصحاب القبور وقال هذا اصبحت فلا تحدث نفسک فی المسا
یعنی چون صبح کردی مگو عصر چه خواهم کرد و چون شب شود مگو فردا را چه می کنم چون نمی دانی فردا نامت چیست تو را مرده خواهند گفت یا زنده ونیز در خبر است کسی که فردا را از عمر خود داند مرگ را خوب نشناخته و نیز حضرت امیرالمومنین فرمود چه بسیار شخص غافلی که جامه می‌بافت تا او را بپوشد از جامه کفن او شود و چه بسا خانه بنا می کنند و آن خانه موضوع قبر او است پس لازمه این مقدمات ترک امال واری و شهوات و مهیا شدن برای هادم الذات است ( بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است ) ( بیا دوباره که بنیاد عمر برباد است )
ابوذر غفاری از رسول خدا سوال کرد که دای المومنین اکیس فقال اکثرهم للموت ذاکرا کدام یک از مومنان زیر کمتر است فرمود آنکه یاد مردن بیشتر نماید و تهیه آنرا بهتر بعمل آورد و مستعد او شود پرسیدند از حضرت امیرالمومنین استعداد مردن چیست فرمود ادا واجبات و اجتناب از محارم و اشتمال بر
مکارم بعد از این استعداد شخص باک ندارد که مرگ بر او وارد شود یااو بر مرگ و از جمله اسباب استعداد مهیا کردن کفن است که در خبر است که هر وقت شخص نگاه به آن کند حسنه برای او نوشته شود و از جمله اسباب آن وصیت است که فرمود من مات بلا وصیه مات میته الجاهلیه و عدم رهائی زوی الارواح از مردن از کلام حضرت ابی عبدالله واضح و مبرهن است که می‌فرماید خط الموت علی والدادم محظ الفلاد علی چیده الفتاه و در این ایام کثیر الاسقاء و الالام که ماها بیچارگان از هر حیث دچار فشار روزگار و گرفتار به دردهای بی درمان روحانی و جسمانی از جائیکه باید مراتب بلاها و ابتلائات ما تکمیل شود مبتلا شده ایم بفقدان احباب یادگاران گذشتگان و برکات زمین سیما اخیار و ابرار خصوصا جناب الوحید الذی هو فی جمیع صفاته فرید مرحوم الموید بتائید الله العلی الحاج ملاعلی حشره الله مع النبی و اصولی که مختصرا بعضی صفات حمیده و ملکات حسنه او در این عجاله بیان می‌شود
تولد ایشان موافق ماده تاریخ او که مرحوم والدش برای ایشان گفته حدودا سال ۱۲۶۰ می‌شود- تاریخ تولد علی را برگیر +برخواست یکی از میان و گفتا تسخیر ۴ پدر ایشان مرحوم ملارضا
از حذاق اطبا عصر و شهرت او مستغنی از بیان است و جناب حاجی مذکور قسمتی از علم طب و تجربیات خود را نزد او تکمیل نمود و استاد کامل و پدر روحانی او صدرالحکماء الاصفیاء و بدر العرفا و المرتاضین الواصلین شمر المشرقین جناب حاج آقا حسین قدس سره که جناب ایشان گذشته از تجربیات و رموز و غوامض مسائل طب را به ایشان تعلیم داد چون او را از هر حیث لایق می‌دانست بعضی ریاضیات و ادعیه را نیز به ایشان محول می‌کرد پس از تکمیل مراتب تحصیلات مشغول خدمت نبوع یعنی شروع معالجات مرضی نمود طبابت او مطبوع جمیع طباع و مشتهر در کل بقا و اصقاع شد بقسمیکه که از بلاد بعیده مراجعه به ایشان می‌کردند و غالبا مرض را که اطبا بعضی بلاد از علاج ایشان عجز بهم می‌رسانیدند نزد ایشان آورده با انواع معالجه در قلیل زمانی بهبودی برای ایشان حاصل می شد و گذشته از علم طب دارای اثر نفس از مرحوم حاج آقا حسین بود و مریضی را که غالبا کارش از دوا گذشته بدعا و تدابیر حقیقی دیگر می پرداخت و نیز در اسلامیت و امانت و دیانت و صیانت و حسن اخلاق
و غیرت و حمیت دین داری و نوازش فقرا و زیر دستان و همراهی و کمک به اشخاص ناتوان کمال مراقبت را داشت ؛
در علم طب و تشخیص مرض و تشریح و دواشناسی از همکنان گوی سبقت را ربوده بود و در علم طریقت و عرفان خرقه ایشان بهترین گواهی است در نظم اشعار و علم قافیه شناسی _ اشعار او نیکو برهان است چنانچه گوید : ( بجای پیرهن از تن کنم پوست )
(روم باردیگر در خانه دوست )
محبتش نسبت به سادات ذوی الاحترام و علمای اعلام برهمه مردم واضح و هویدا است دی اتیان بواجبات و مستحبات از تهجد و صوم ایام البیض و سایر واجبات و مستحبات نهایت مراقبت را داشت و گاهی نشد امر واجبی یا مستحبی از او فوت شود در اخلاص نسبت بحضرت سیدالشهدا و گریه و بکاء در مصائب آنحضرت مانند او در روزگار نیامده
قلبش همیشه اوقات شکسته چشمش غالبا اشک آلود و این علامت نهایت تقرب است بدرگاه پروردگار چنانچه حدیث انا عند قلوب المنکسره بر این شاهد و گواه است اجمالا دارای صفات حسنه دینیه و دنیویه بود شش ماه پیش که مریض شد غالبا اظهار میداشت که من از این مرض خلاصی ندارم تا اینکه در شب سه شنبه بیستم ماه شعبان سال ۱۳۵۶ ثلث آخر شب وقتیکه درهای رحمت پروردگار باز و مقربان درگاه احدیت مشغول راز و نیاز داعی حق را لبیک گفت و قلوب عموم اهالی شوشتر را بالاخص دوستان خود را محزون و غمگین نمود
نعم الخلف او الورع الصالح العدل الوفی و الثقه الامین المبرعن کل شین جناب خواجه محمد حسین که انصافا از همه حیث آراسته است باید از ایشان قدردانی نمود
چونکه گل رفت و گلستان شد خراب
بوی گل را از که جوئیم از گلاب
بر برادران ایمانی لازم است که قدر این در گرانبها و جوهر پرقیمت را بدانند و ایشان را در این مصیبت عظمی تسلیت گفته فنقول عظم الله لک الاجر و احسن الله لک الفراق فی مصیبه و الدک الوحید انا لله و اناالیه راجعون

اگر اینجا تسلیت دهنده اما در کربلا حضرت سجاد را کسی تسلی نداد بلکه عوض تسلی خیمه او را آتش زدند .

کتبه : محسن شرف الدین
استاد محسن شرف‌الدین شوشتری

مرحوم استاد محسن شرف‌الدین که با نام شیخ محسن شرف‌الدین نیز معروف است؛ در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی برابر با سال ۱۳۳۰ هجری قمری در خانواده‌ای مذهبی و اهل زهد و تقوی در شهر دارالمؤمنین شوشتر متولد گردید. پدر ایشان مرحوم آقا شیخ محمد شرف‌الدین از روحانیون مطرح شهر شوشتر در اواخر دوره قاجاریه بوده است. جد ایشان مرحوم آخوند ملا جعفر شرف‌الدین از وعاظ و چهرهای مطرح علمی و مذهبی در دوره قاجاریه و هم‌عصر با مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری بوده و از ایشان تألیفات فراوانی موجود است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.