شهرداری اهواز یک سیستم با مدیریت معیوب!

✍ احمد سلامات

مدیران ناکارآمد به دلیل نداشتن دانش و تخصص لازم، مغرور بودن و خودخواهی، منفعت طلبی شخصی، انحصارطلبی و فراهم نکردن نظام های اطلاعاتی و تصمیم گیری نامناسب در بیشتر موارد مرتکب تصمیم های اشتباه و نابخردانه و شاید هم مغرضانه می شوند که هزینه های زیادی را به مجموعه تحت مدیریت آنان وارد می کند. اگر تصمیم های نادرست این گونه مدیران آغازگر چرخه معیوبی نیز باشد در این صورت اثرات منفی و مخرب این تصمیم ها بیشتر و بیشتر خواهد شد تا حدی که می تواند به بحران و یا نابودی سیستم منجر شود.

خوزستان با بحرانی از بی‌اعتمادی و ناامیدی در اکثر بخش‌ها روبه‌رو است؛ بحرانی که نشانه‌ای از کاهش در آن دیده نمی‌شود. دلایل متعددی پشت این احساس نارضایتی وجود دارد؛ از یک طرف افزایش رشد انتصابات بین حلقه های نزدیک مسئولین ،لابی در کافی شاپ ها و رستوران ها با طعم کباب و تملق، استخدامی­ های فله­ ای­ رابطه­ مند که نهایت شهردار یک کلانشهر که بسیار راحت به قوم شریف عرب توهین می کند، از نشانه های دیگر تخریب زیست محیطی، بحران آب، ناتوانی مدیران در حل حتی کوچکترین مشکلات شهری، هدر رفت منابع استان، عدم گردش نخبگان و به طور کلی فساد ( هم از نوع تغذیه‌کننده و هم از نوع تغذیه‌ شونده) و سوء‌استفاده از مناصب دولتی در راستای منافع شخصی گویای این مهم است که مدیریت استان به خصوص در دو دهه اخیر (به خاطر تصمیمات مافیاگونه­ ی جناحی و قومی) وارد یک چرخه معیوب یا دورباطل مدیریتی چندین ساله ­ای شده است. و از طرف دیگر با چنین فساد موریانه­ گونه­ ا­ی اولاً؛ استان را دیگر بدین­گونه نمی­توان اداره کرد و دوماً؛” نخبه­ کشی” غیرجبران ناپذیری به همراه خود داشته و تاکنون هم دودش فقط به چشم مردم و این همه جوانان تحصیل­کرده بیکار رفته است.

با توجه به کش و قوس های فراوان چند ماهه سوال بسیاری این است که چرا در ارگانی مانند اهواز شهرداری بعنوان یک هدف برای مقاصد سیاسی تعیین می شود؟

سیستم بسیاری از شهرداری ها معیوب است و‌دلایل متعددی دارد .یکی از آن دلایل چارت سازی بسیار راحت بعضی از مسئولین و‌استخدام فله ای ودر نهایت انتصابات بدون رزومه که شاهد آن هستیم بصورت مثال یک کارمند پس از گذشت مدتی کوتاه از استخدامش می گذشت بعنوان مدیر یک مناطق اهواز می شود و سپس باگذشت اندک‌ مدتی به مدیرکل های استانداری منصوب می شود و این رویه باعث ناهنجاری های وسیع در مدیریت کلان شهری می شود. در قسمت دوم استفاده از منابع مالی شهرداری برای رسیدن به اهداف سیاسی و انتخاباتی بعضی از مدیران و تحویل کارهای پیمانکاری و ترویج پیمانکاری سیاسی شده است این تنها بخش کوچکی از وضعU فعلی است .

بر اساس یک اصل مدیریتی هر سیستمی برای استمرار حیات و چابکی خود نیازمند به مدیران باتجربه ،متخصص ومجهز به علم روز و ایده ­های­ نو می­ باشد. در غیر اینصورت زمینه باند بازی و مافیا خواهدشد و به تجربه هم ثابت شده چنین سیستمی تاکنون محکوم به زوال بوده است.

مدیریت معیوب تا کنون در سطح کلان رسیده جایی که مسئولین استان به خصوص استانداران بر اثر فشاری که بر آنها وارد می­شود معمولاً مدیران استانی را بر اساس شایستگی منصوب نمی­کنند. و هر موقع هم در برابر چنین خواسته­ های نامعقول جناحی خواستند مقاومت کنند، منجر به تنش ­شد. از طرف دیگر با توجه به محرومیت و سطح توقع مردم و همچنین جغرافیای خاص فرهنگی، قومی و جناحی استان، نمایندگان مجلس متقابلاً هم تحت فشار بوده و هستند.

با ابزار رسانه، زمینه اختاپوسی چندین­ ساله این چرخه معیوبِ مدیریتیِ پوپولیستیِ بله قربان­گویِ شومن­ های سیاسی و اما نخبه­ کش را در استان فراهم و دائماً بر ناکارآمدی آنها سر پوش می­زنند.