مقدمه

در دنیای امروز، سرمایه های انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمانی، به سازمان معنا و مفهوم می بخشند و زمینه تحقق اهداف سازمانی را فراهم می کنند. رشد و توسعه سازمان ها و در پی آن جامعه و کشور، در گرو استفاده صحیح از سرمایه های انسانی است. یکی از شاخص های پیشرفت و توسعه کشورها داشتن سرمایه های انسانی کارا و بهره ور و توانمند است. اگر جامعه ای از این مزیت رقابتیبرخوردار نباشد به طور قطع نمی تواند به هدفهای مورد نظر خود دست یابد. سؤل اساسی که این مقاله درصدد پاسخگویی آن می باشد، این است که اهمیت نیروی انسانی از دیدگاه اسلام چیست و چه تفاوت اساسی با دیدگاه غرب دارد.

مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) اصطلاحی نسبتاً جدید است که از دهه ۱۹۷۰ م به بعد مطرح گردیده است. صاحب نظران مدیریتدر بیان مسائل انسانی سازمان از واژه های مختلفی مانند، «کارگزینی»، «اداره امورکارکنان»، «مدیریت نیروی انسانی» و «مدیریت اداره امور کارکنان و منابع انسانی»استفاده نموده اند. از سوی این صاحب نظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادیارائه شده است که ما به اقتضای بحث، به ارائه یک تعریف بسنده می کنیم. «مدیریت منابع انسانی شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیرویانسانی به منظور نیل به اهداف سازمان است و منظور از منابع انسانی یکسازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند.»[۱]

اهمیت و ضرورت نیروی انسانی

اداره نیروی انسانی از قدیمی ترین مباحث بشری است زیرا از آن روز که انسان حیات یافت و در زمین به تشکیل خانواده و اجتماعات اولیه همت گمارد، اهمیت اندیشه اداره افراد خانواده و یا جوامع اولیه در ذهن او مطرح بوده است. به فرموده مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله «اولین کسانی که به طور گسترده آدمیان را به اجتماع دعوت کرده و به طور مستقل به حفظ و اداره انسان ها توجه داشتند، پیغمبران بودند.»[۲]

در حقیقت دعوت به اتحاد در اجتماع و برنامه ریزی اداره امور انسان ها برای اولین مرتبه از حضرت نوح علیه السلام که دارای کتاب و شریعت بوده شروع و آنگاه حضرت ابراهیم علیه السلام و پس از آن حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام به طور دامنه دارتریعهده دار این راه شدند. اما باید گفت اسلام تنها دینی است که با صراحت و به طورهمه جانبه، اداره جامعه و نیروی انسانی را پایه و بنیان گذاشت و برای همه شئون اجتماع بشر برنامه ریزی کرد. شخص پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله علاوه بر نقش رسالت، به عنوان حاکم و مدیر و فرمانده ای توانمند توانست در کمترین مدت و با حداقل ضایعات به موفقیت های بزرگ دست یافته و از جهت اداره انسانی، چنان توانا عمل نماید که از یک جامعه نیمه وحشی، تمدنی بزرگ را بوجود آورد و از قبایل پراکنده عرب امتی بزرگ را تشکیل دهد. با برپایی حکومت پنج ساله علوی در گستره وسیعی از دنیای آن روز، الگویی عینی از حاکمیت الهی گردید.

البته در جوامع قدیم نیز رشحاتی از توجه به اداره نیروی انسانی وجود داشته است. به عنوان مثال، در رم باستان مدیران موظف بودند که افراد مستعد را برایگلادیاتوری جذب نمایند، آنها را به درستی انتخاب نموده و تحت آموزش قراردهند و وظایف آنها را مشخص نمایند. حتی نوعی سیستم ارزیابی عملکرد وپاداش را پیش بینی کرده بودند که ضعیف ترین آدم یا آدم هایی فاقد تمایل رابرانگیزانند.[۳]

ایرانیان باستان نیز جهت اداره انسانی به نکات عمده ای جهت رعایت روابط انسانی، رعایت عدالت در کار، آشناسازی کارکنان به وظایف و استفاده بهینه از زمان، اشاره داشته اند چنان که گزنفون می نویسد: تأکید به استفاده از طرح جا و مکان، مطالعه زمان و حرکت توسط کوروش پادشاه هخامنشی، اصولی بوده اند که او را در اداره کشور بزرگ ایران و ارتش نیرومندش یاری می داد.[۴] سازمان های صنعتی بازرگانی و حتی خدماتی پیشرفته دنیا گرچه برایخنثی کردن نگاه ماشینی به انسان، توجه بیشتری به امور رفاهی کارکنان معطوف داشتند و به موازات این عطف توجه، تلاش برای افزایش بهره وری منجر به انجامتحقیقاتی در کارخانه هاثورن (Houthornr) گردید. تلاشی که به نهضت روابط انسانی معروف گشت. امّا نکته قابل توجه این است که غرب با آن همه ادعا فقط چند دهه است که رسیدگی به امور کارکنان را مورد توجه قرار داده است (آن هم نهبه احترام انسانیت انسان، بلکه به هدف بهره کشی هرچه بیشتر از او) ولی دین مبین اسلام بیش از چهارده قرن قبل، عالی ترین توجه و انسانی ترین عنایت را به ساحت انسان روا داشته است.

در اینجا ما به عنوان نمونه ای از تکریم انسان توسط رهبران دین اسلام اشاره می کنیم. اهمیت نیروی انسانی در گستره فرهنگ و رفتار سازمانی در دو بخش قابل تأمل و بررسی است که عبارتند از:

بخش اول: تجزیه و تحلیل و شرح شغل

۱- ضرورت شرح شغل

حضرت علی علیه السلام می فرماید: برای هر یک از زیردستان و کارکنان خود شغل و وظیفه ای خاص و مشخصتعیین کن تا او را نسبت به همان کار مؤخذه و بازپرسی کنی، زیرا این روش سزاوارتر است، تا اینکه کارهایت را به یکدیگر وانگذارند.[۵]از این روایت به خوبی مشخص می شود که بایستی برای هر یک از نیروهای زیر دست یک کار مشخص همراه با حدود و ثغور آن تعیین کرد تا هم فرد بداند چه وظیفه ای برای وی در نظر گرفته شده است و هم مدیر بتواند نظارت خود را اعمال نماید. بدیهی است در صورت عدم واگذاری وظیفه ای خاص به فرد معین، تشویق و تنبیه میسر نخواهد شد و تمیز خادم و خائن از یکدیگر امکان پذیر نیست و مدیر نیز قادر نخواهد بود، میزان دستیابی به اهداف را پیش بینی نماید و در صورت بروز کاستی و اهمال در انجام وظیفه، هر یک از کارکنان تقصیر را به گردن دیگری می اندازد. این حالت می تواند به یک بحران اساسی در سازمان تبدیل شود.

۲- شرایط احراز شغل

حضرت علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: برای هر یک از مشاغل و امور خود، فردی را بگمار که کارهای سنگین و زیاد، او را درمانده نسازد و کثرت کارها او را پریشان و خسته نکند.[۶]از این روایت از منظر مدیریت منابع انسانی نکات بسیار مفیدی چون واگذاری مسئولیت هر یک از مشاغل به فرد خاص، و تناسب شاغل با شغل را توان برداشت کرد.

۳- واگذاری هر شغل به اهلش

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: هنگامی که کارها به دست غیر اهلش سپرده شود، منتظر پایان کار باش.[۷]

بخش دوم: برنامه ریزی نیروی انسانی

برنامه ریزی و آینده نگری از جمله وظایف بسیار مهم همه مدیران از جمله مدیران منابع انسانی است. در کلام معصومین علیهم السلام نیز به این امر توجه خاص مبذول شده است تا حدی که بقا و دوام حکومت ها و سازمان ها منوط به وجود برنامه ریزی و آینده نگری قلمداد شده است.

۱- اهمیت برنامه ریزی

حضرت علی علیه السلام در این زمینه می فرماید:  بقای مناصب و دولت ها مربوط به برنامه ریزی و چاره اندیشی در امورمی باشد.[۸] با عنایت به این حدیث، برنامه ریزی و چاره اندیشی اساس بقا و دوام سازماناست و چون از جمله ارکان مهم یک سازمان بلکه مهم ترین رکن سازمان، نیروی انسانی است، برنامه ریزی نیروی انسانی از مهم ترین و ظایف مدیران است. در ادامه حضرت علی علیه السلام به آینده نگری در برنامه ریزی اشاره می کند ومی فرماید: مؤمنان کسانی هستند که آینده را می شناسند.[۹]برنامه ریزی چون ناظر به آینده است، پس شناخت اهداف و برنامه های آتی ونیازهای سازمان به نیروی انسانی در آینده بسیار ضروری است. در حدیث دیگریپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ضرورت و اهمیت برنامه ریزی را به «ابن مسعود» گوشزد می کند ومی فرماید: هرگاه کاری را انجام دادی، از روی علم و عقل انجام بده و برحذر باش از اینکهکاری را بدون برنامه ریزی و آگاهی انجام بدهی.[۱۰]

۲- فواید برنامه ریزی

برنامه ریزی دارای فواید زیادی است که عبارتند از:

الف) پیشگیری از پشیمانی

حضرت علی علیه السلام می فرماید: برنامه ریزی و آینده نگری قبل از شروع کار تو را از پشیمانی ایمن می سازد.[۱۱] قبل از شروع عملیات مدیران فرصت دارند تا همه جوانب کار را بررسی نمایند و حوادث احتمالی را پیش بینی کنند. این پیش بینی هاست که فرد را ازپشیمانی مصون نگه می دارد.

ب) استفاده بهینه از امکانات

حضرت علی علیه السلام می فرماید: ظرافت و دقت در برنامه ریزی بهتر از امکانات است.[۱۲]مدیران با برنامه در موارد بسیاری قادرند با امکانات ناچیز کارهای بزرگی را به انجام رسانند در حالی که مدیران بی برنامه، با امکانات بسیار وسیع تر به چنین موفقیتی نایل نمی شوند.

ج) برنامه ریزی حلال مشکلات

از حضرت علی روایت شده است: کسی که چاره اندیشی را رها کند، با شدائد و مشکلات درگیر خواهد شد.[۱۳]

کسانی که بدون برنامه ریزی کاری را شروع می کنند، چون اشکالات احتمالی را از قبل پیش بینی نکرده اند و برای آن راه حل مناسبی نیندیشیده اند، هر روز حادثه ای فراروی شان رخ می نماید. اینان همیشه در دنیایی از مشکلات غوطه ور و از گرفتاری و مشغله زیاد شکایت دارند.

۳- لوازم برنامه ریزی

الف) اعتقاد به امکان حل مشکل

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «برای هر چیزی چاره ای وجود دارد.»[۱۴]در برنامه ریزی باید ناامیدی و یأس را از فکر دور داشت و معتقد بود که هر مشکلی راه حلی دارد.

ب) استفاده از روند گذشته

حضرت علی علیه السلام می فرماید: کسی که تجربه اش کم باشد، فریب خواهد خورد و کسی که تجربه اش زیاد باشد لغزش هایش کم است.[۱۵]

ج) تفکر و اندیشیدن

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «چاره اندیشی فایده فکر می باشد.»[۱۶] لذا تلاش انسان وقتی ثمر می دهد که مبتنی بر مبانی نظری و فکری باشد. فعالیت ها و برنامه های بدون تفکر، نتیجه ای جز شکست در انتظارش نیست.

راهبردهای عملی تعمیق توسعه و کرامت انسانی

در الگوی دینی، محور اساسی توسعه حفظ کرامت و منزلت انسان و شکوفایی استعدادها و توانایی های خدادادی او در ابعاد مختلف مادی و معنوی است. نیلانسان به توسعه مطلوب و آرمانی، هدف اساسی همه انبیا و اولیای الهی و فلسفه آفرینش انسان بوده است. لازمه دستیابی به چنین هدف والایی وجود رهیافت های عملی تعمیق کرامت نیروی انسانی است که عبارتند از:

۱- ایجاد انگیزه

مسئله انگیزش و شناخت انگیزه های گوناگون انسان و راه های ایجاد و تقویت هریک از آنها از موضوعات مهم در برقراری و حفظ کرامت نیروی انسانی است. انگیزش یعنی ایجاد انگیزه و بسیج نیروهای نهفته انسان ها و جامعه در جهت تحقق اهداف. در یک تشکیلات اسلامی، به لحاظ حاکمیت ایمان به خدا، منابع عظیمی از نیروهای انسانی بالقوه وجود دارد، که با شناخت آن نیروها و معرفت بهروش انگیزش آنها، سرمایه ای بی نهایت تحصیل می گردد.[۱۷]

۲- تقویت حس تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان

احساس تعهد و مسئولیت پذیری نیروهای انسانی جوهره اصلی انسانیت، و مرزبین انسان و سایر موجودات است. انسان بی مسئولیت و انسانی که برای خود در برابر وجدان و از همه مهم تر، آفریدگار خود هیچ وظیفه و مسئولیتی را قائلنیست، از مرز انسانیت بیرون است.

در مباحث مربوط به نیروی انسانی، نباید روند امور را به گونه ای قرار داد کهکارکنان به ابزارهای مادی و مکانیکی تبدیل شوند و صرفاً با الزام های سازمانی و به اصطلاح مدیریت علمی، مطابق ضوابط و قوانین خشک و بی روح سازمانی حاضربه انجام وظایف و مأموریت ها باشند، بلکه باید روش های جاری و رویه هایسازمانی را به گونه ای تنظیم کرد که کارکنان بتوانند با انگیزه های برخاسته ازاحساس مسئولیت انسانی و الهی به کار و فعالیت بپردازند.[۱۸]

۳- تکریم شخصیت نیروی انسانی

توجه به عزت نفس و کرامت ذاتی نیروهای انسانی در سازمان ها و پرهیز از نگرشابزاری به افراد موجب می شود که آنان در فرایند کار و خدمت سازمانی، جایگاهانسانی خویش را بازیابند و از بروز احساس بیگانگی از محیط کار و به وجود آمدنتضاد و تعارض بین منافع و اهداف فرد و سازمان جلوگیری شود. در مقابل باپیدایش حس «اعتماد متقابل» بین کارکنان از یک سو و بین آنان و سازمان از سوی دیگر، «بهداشت روانی محیط کار» که امروزه مورد توجه صاحب نظران مدیریترفتار سازمانی و بهره وری است به نحو شایسته ای فراهم می شود.

حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر می فرماید: قلب خود را نسبت به زیردستانت مملوّ از رحمت، محبت و لطف کن و نسبتبه ایشان بسان حیوان درنده ای مباش که دریدن و خوردن آنان را غنیمت شماری! زیرا، آنان دو گروه بیشتر نیستند، یا برادران دینی تواند یا انسانهاییهمانند تو در آفرینش و خلقت اند!. . . پس. . . از آنان درگذر. . . .[۱۹]

۴- اقامه قسط و عدل سازمانی

یکی از اصول مسلم روش تربیتی اسلام برای شکوفاسازی فطرت الهی انسان ها و ایجاد زمینه مساعد برای شکل گیری شاکله و شخصیت آنان، توجه به توانایی ها ومقدورات ایشان است. قرآن می فرماید: خداوند بیش از توانایی هیچ کس بر دوش او تکلیف نمی گذارد.[۲۰]بنابراین، رعایت عدل و قسط و انصاف سازمانی و ایجاد توازن و تعادل بین داده ها و ستاده های فرد و سازمان در واگذاری مسئولیت ها، تقسیم کارها و. . . با توجه به مقدورات کارکنان، امری بسیار ضروری است لذا در این زمینه باید به شدت از نگاه ابزاری به انسان به عنوان یک عنصر سازمانی پرهیز کرد تا ضمن افزایش بهره وری و کارآمدی نیروی کار و استفاده بهینه از منابع انسانی در جهت تحقق اهداف سازمانی، به گونه ای بهداشت روانی محیط کار نیز تأمین شود و علاوه بر آن زمینه بروز شایستگی ها و شکوفایی استعدادهای بالقوه کارکنان و ارائه خدمات خالصانه از جانب آنها فراهم شود.

۵- توجه به اصل امانت دار بودن انسان

مدیران در سازمانها بایستی توجه کنند که نیروهای انسانی تحت امر آنها امانت دارانی هستند که هرگونه قصور و کوتاهی در انجام خدمت به آنها خیانت به خدا و بندگان اوست. قرآن می فرماید:

ای کسانی که ایمان آورده اید، آگاهانه و دانسته، به خدا و رسول خدا و امانت هایی که در اختیار شماست خیانت نکنید.[۲۱] لذا مدیران و مسئولان ارشد سازمان ها باید به این نکته توجه کنند که گران بهاترین و حساس ترین امانت، انسان های زیر دست آنها هستند، زیرا از یک سو انسان ها عصاره هستی و از سوی دیگر منابع انسانی از جمله با ارزش ترین وراهبردی ترین منابع سازمان محسوب می شدند و در مدیریت نوین و پیشرفته امروز هم این یک اصل پذیرفته شده است که ارزش هر سازمان تنها به اندازه ارزش کارکنان آن سازمان است.[۲۲]

جمع بندی و نتیجه گیری

از اهمیت جایگاه انسان و نیروی انسانی در اسلام نکات اساسی زیر بدست می آید:

۱- رشد و توسعه معنوی نیروی انسانی از اولویت های اساسی اسلام است.

۲- نگاه اسلام به انسان و نیروی انسانی نگاه ماشینی و ابزاری نیست بلکه نگاهی همراه با کرامت و عزت است.

۳- اصلی ترین دستاورد مدل توسعه منابع انسانی در اسلام سرمایه های انسانی است.

۴- احترام به انسانیت انسان ها در سازمان بایستی حس تعهد و مسئولیت پذیری و انگیزه قوی شغلی را در فرد ایجاد کند.

پی نوشت ها

[۱] سعادت، اسفندیار، مدیریت منابع انسانی، ص ۱

[۲] طباطبایی، سید محمدحسین، روابط اجتماعی در اسلام، ص ۸

[۳] جوادین، سید رضا، مدیریت منابع انسانی، ص ۳۴

[۴] پرهیزکار، کمال، مدیریت منابع انسانی و اداره امور استخدامی، ص ۴۰٫

[۵] نهج البلاغه، بخش نامه ها، نامه ۵۳

[۶] همان.

[۷] نهج الفصاحه، ص ۳۲۸

[۸] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۵

[۹] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۵۱

[۱۰] بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۱۰-

[۱۱] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۵۱

[۱۲] بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۳۸

[۱۳] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۵ و ۵۵۱

[۱۴] همان.

[۱۵] همان.

[۱۶] همان.

[۱۷] ویسی، غلامرضا، سوادی محمدعلی، رفتار سازمانی در نگاه مدیریت اسلامی، ص ۲۰۹

[۱۸] احمدی، محمدرضا، نگاهی به وجدان کاری و فرهنگ سازمانی با رویکرد دینی، ص ۱۸۷

[۱۹] نهج البلاغه، نامه ۵۳ (عهدنامه مالک اشتر).

[۲۰] بقره: ۲۸۶

[۲۱] انفال: ۲۷

[۲۲] An organization is only as good as its employee

منبع : حصون، شماره ۲۵ , باقی نصرآبادی، علی