تفاوت ایران و آمریکا پیرامون حمله موشکی ایران / چه ایرادی دارد عرصه داخلی همانند عرصه ی خارجی رویکرد حساب شده و استراتژیک داشته باشد

تفاوت ایران و آمریکا پیرامون حمله موشکی ایران / چه ایرادی دارد عرصه داخلی همانند عرصه ی خارجی رویکرد حساب شده و استراتژیک داشته باشد

از نظر مکان، زمان، و از نظر نمایش عزم پاسخگویی و شجاعت در حالی که آمریکا شدید ترین تهدید ها را متوجه ایران کرده بود، پیامی واضح داشت، اهمیت حمله رسمی یک کشور به یک پایگاه بزرگ و منطقه ای آمریکا برای همه روشن است، علاوه نمایشی از قدرت موشکی ایران بود و نشان داد ایران می تواند در عمق استراتژیک از خود دفاع کند.

مهمتر از همه ایران از نظر اخلاقی برنده شد. فراموش نکنیم که آمریکا یا همه ادعای نظامی اش شکست های فراوانی را از شهید سلیمانی پذیرا شده بود، برای حذف ایشان به ضعیف ترین و غیر اخلاقی ترین شیوه ممکن روی آورد.

عملیات ایران منطبق با قوانین و مقررات پذیرفته جنگی در جهان به انجام رسید و صرفا یک مکان نظامی با اعلام صریح و رسمی ایران هدف قرار گرفت.

در حالی که آمریکا با آن که با ایران در حال جنگ نبود ، همچون گروه های مافیایی اقدام به ترور ناجوانمردانه یک فرمانده آن هم خارج از میدان رزم کرد یعنی همان کاری که گروهک منافقین با شهید صیاد شیرازی کردند که هیچ ارزش نظامی ندارد.

ایران شیوه ی ترور بی واسطه یا با واسطه را انتخاب نکرد و نشان داد هدفش ترور و یا خونریزی نیست بلکه تادیب و بازدارندگی است. فراموش نکنیم در رویارویی های معاصر هدف اعمال اقتدار است نه خونریزی.

اگر ایران دقتها و ملاحظات لازم در عملیات خود را نمی کرد این عملیات در یک پایگاه چند هزار نفری می توانست کشته های بسیار داشته باشد، و البته احتمالا منجر به آغاز یک جنگ می شد که ورود به آن آسان و خروج از آن آسان نیست.

یادآوریم چرا بسیاری از افکار عمومی آمریکا با جنگ مخالف است. آنها به هزینه های انسانی و احتماعی و اقتصادی و چگونگی خروج از جنگ می اندیشند و نه مثل جنگ سالاران آمریکا صرفا به استفاده از تجهیزات نظامی و آدمکشی و تخریب.

با هر دیدگاه سیاسی بپزیریم اتفاق بامداد چهارشنبه و ویژگی های حساب شده ی آن ولو اگر نیروهای آمریکایی با سیستم های هشدار، یا دیپلماسی یا جاسوسی از قبل مطلع شده و به پناهگاه رفته باشند، یک نقطه ی عطف در اقتدار و تدبیر منطقه ای ایران بود و ترور شهید سلیمانی یک نقطه آشکار از ضعف و اشتباه استراتژیک آمریکا. ضمنا اقدام ایران آموزه های فراوان برای منطقه داشت.

حضور استثنایی مردم در مراسم تشییع که ناشی از درک تاریخی، هوش استراتژیک و سابقه ی تمدنی ایرانیان بود، و پوشش قوی این مراسم در رسانه های جهان در کنار بیم از پاسخگویی همه جانبه ایران و جریان مقاومت در سراسر منطقه از از دلایل مهم عقب نشینی آمریکا از تهاجم نظامی به ایران پس از حمله موشکی به عین الاسد بود.

چه ایرادی دارد همانگونه که در عرصه ی خارجی رویکرد حساب شده و استراتژیک معیار درستی است در عرصه داخلی نیز گفت و گو، پرهیز از تنش های بی دلیل و خسارت آور و رویکرد استراتژیک که همان اتکا به مردم ، نخبگان و قانون است ملاک عمل قرار گیرد؟

شایسته است همه به ویژه مسئولان امر با آموختن از وقایع اخیر، لوازم وحدت و فضای همدلانه قعلی را حفظ کنیم تا کشور بتواند با تکیه به مردم راه پیشرفت خود را بیابد و بدانیم همه کسانی که اقدام به مصادره یا سودجویی یا تسویه حساب های سیاسی از وقایع اخیر کنند به نوعی مدیون خون شهیدان بزرگی چون سلیمانی خواهند بود.

آمریکا قابل اعتماد نیست و مسئله ی ایران و آمریکا به این زودی قابل حل نیست و نیازمند استرتژی بلند مدت است، و چه نیکو است صرف نظر از هر گونه تفاوت نظر سیاسی داخلی، همه ی کسانی که درک استراتژیک دارند برای حفظ کیان کشور به مسئولان در عبور از سیاست های سلطه طلبانه آمریکا به ویژه در مرحله ی بحرانی اخیز مشورت ارائه دهند و چه شایسته است مسئولان این مشورت ها را پاس بدارند.

یادداشتی از: ابوالفضل فاتح