کد خبر : 3880
تاریخ انتشار : شنبه 9 شهریور 1398 - 22:21
-

یادداشت های ۱۰ روز محرم | به قلم احمد سلامات

یادداشت های ۱۰ روز محرم | به قلم احمد سلامات

وقتی به درب حسینیه رسیدم مستقیم وارد شدم دیدم سعید گوشه لم داده و مدام در حال تماس گرفتن و جواب تماس های گرفته شده است تقریبا۲۰ دقیقه منتظر موندم تا….

▫یادداشت های ۱۰ روز محرم

✍🏼احمد سلامات

داشتم سراغ خونه میرفتم که سعید زرگانی ساعت ۱۲ شب با من تماس گرفت و گفت زود خودتو برسون وقتی تماس گرفت چیزی نگفت گفتم پیش خودم گفتم حتما مطلب مهمی هست که تواین وقت شب از من خواست تا خودم رو به حسینیه اباعبدالله (ع) “مرحوم فضل الله زرگانی” برسونم من هم بدون اینکه وقت رو تلف کنم خودم رو به حسینیه رسوندم وضع فعلی حسینیه که مدتی هست سعید تک و تنها و با کمک فقط یک نفر بنام آقای خلف وهبی که کمک حال او بوده درحال تعمیرات داخلی حسینیه قدیمی شیبان قرار گرفته واقعا سخته و فشار زیادی بهش وارد کرده وقتی به درب حسینیه رسیدم مستقیم وارد شدم دیدم سعید گوشه لم داده و مدام در حال تماس گرفتن و جواب تماس های گرفته شده است تقریبا۲۰ دقیقه منتظر موندم تا تماس ها تموم شدن سعید گفت احمد دو روز به اول محرم باقی مونده و ماهنوز خیلی از کارهامون رو انجام ندادیم خودت هم میدونی ما اینجا مراسم داریم حتی کف حسنیه خاکیه ، درب دستشویی ها بسته نشدن و برق وصل نیست ، حسینیه نه پرچم داره و نه پارچه سیاه که ساه پوشش کنیم و خیلی موارد مهم دیگه شرایط خیلی سخته امسال هم مردم با توجه به شرایط اقتصادی توانایی چندانی نداشتن که کمک کنند در همین حین من هم گفتم بذار با چندتا از دوستان فردا تماس بگیرم و خبرشون کنیم ببینم میتونند کمکی کنند و برای کارهای اولیه مثل نصب درب ها و رنگ امیزی من میام همون شب واقعا حال سعید خیلی پریشون بود و مدام می گفت احمد حیف گفتم حیف چی گفت این “گعده های سیاسی” هیچ سودی نداشت اگر ده درصد از وعده وعیدها انجام میشد وضع ما الان این نبود و….

ادامه دارد….

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.