کد خبر : 15074
تاریخ انتشار : جمعه 5 اردیبهشت 1399 - 20:06
-

دلنوشته زینب سلیمانی به یاد پدر | من به فدای خواهر حسین(ع)

دلنوشته زینب سلیمانی به یاد پدر | من به فدای خواهر حسین(ع)

دلنوشته زینب سلیمانی به یاد پدر| من به فدای خواهر حسین(ع)   ▪️«وقتی عظمت حضور مردم را دیدم که چه با شکوه و با عزت و با تمام وجود برای‌تان به میدان آمدند، دلم کمی آرام گرفت». ▪️«بابای عزیزتر از جانم چه قدر خوب شد نام مرا زینب گذاشتید. مادرم می‌گفت شما وقت انتخاب اسمم

دلنوشته زینب سلیمانی به یاد پدر| من به فدای خواهر حسین(ع)

 

▪️«وقتی عظمت حضور مردم را دیدم که چه با شکوه و با عزت و با تمام وجود برای‌تان به میدان آمدند، دلم کمی آرام گرفت».

▪️«بابای عزیزتر از جانم چه قدر خوب شد نام مرا زینب گذاشتید. مادرم می‌گفت شما وقت انتخاب اسمم گفتید «بعدها متوجه می‌شید چرا اسم زینب را انتخاب کردم برای دخترم».

▪️همیشه به من می‌گفتید عزت دست خداست و بدانید اگر گمنام‌ترین هم باشید ولی نیت شما یاری مردم باشد، می‌بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش می‌گیرد.

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.